حس خوب معلم بودن ۳
صبح چهارشنبه با ذوق کلاس بیدار شدم. سال هاست با ذوق کلاس موسیقی آشنا هستم. سال هاست سه شنبه های من با ذوق برای شاگردی کردن زیبا شده. و حالا چهارشنبه هایم با ذوق برای معلمی کردن زیبا شده. بعد از صبحانه مشغول مطالعه شدم. کمی تئوری موسیقی خواندم و درس هایی که قرار بود آن روز بدهم مرور کردم. سازم را برداشتم. ساعت ۵ به خانه پدر رسیدم. نگران بودم که دیر شده باشد. ولی زمان بود. مادر چای دم کرد. من سازم را کوک کردم. ساعت ۵ و ربع زنگ در را زد. بابت تاخیر عذرخواهی کرد و گفت جلسه کتابخوانی شان طول کشیده. چای خوردیم و مثل دفعه قبل در مورد دانشگاه و پایان نامه حرف زدیم. مترونم و دفتر نت را تهیه کرده بود و نشانم داد. کتاب هنرستان را پیدا نکرده بود. خوب شد کتاب خودم همراهم بود. دفتر نت را باز کردم و شروع کردم. از نت ها گفتم. از اکتاو گفتم و از محدوده صوتی سه تار که حدود ۳ اکتاو است. و این محدوده صوتی را روی ساز نشانش دادم و از بم ترین نت تا زیرترین نت را برایش اجرا کردم. برایش از خطوط حامل گفتم و یک کلید سل کشیدم. بعد همه نت ها را برایش نوشتم و خواستم در خانه از هر نت سه خط بنویسد تا شکل نت ها در ذهنش ماندگار شود. بعد خواستم درس دفعه ی قبل را اجرا کند. درسش دو و سل دست باز با سرعت آهسته بود. می خواستم شکل دستش را ببینم. شکل دست راستش روی ساز کاملا درست بود و نفس راحتی کشیدم. تند تند و پشت سر هم نت ها را می زد. خواستم سرعتش را کم کند. زحمت های جلسه قبل و آن همه وقت برای دست گرفتن ساز جواب داده بود. بعد کتاب را باز کردیم. یادم رفته بود پایه نت همراهم ببرم. با ایده مریم کتاب را روی طاقچه گذاشتیم و از طاقچه به عنوان پایه نت استفاده کردیم. صفحه اول کتاب را درس دادم. درس ها ساده بودند. همگی دو و سل دست باز بود. به جز تمرین آخر که نت ر اضافه شده بود. برایش میزان را می شمردم. یک دو. یک و دو و. هر تمرین را اجرا می کردم و بعد نوبت مریم بود که آن را اجرا کند. در آخر هم یک بار از اول اجرا کردم و برایش ضبط کردم. برایش گفتم که بعدها می توانی با بالا و پایین بردن دست راست روی کاسه ساز صداهای متفاوتی را ایجاد کنی. و یک قسمت از رامکلی ابوعطا را با این تکنیک اجرا کردم. برایش از استاد عبادی هم گفتم که مضراب تک سیم را در سه تار ابداع کرد. گفتم اگر سوالی هست من در خدمتم. گفت دست راستش درد می گیرد. پرسید علتش چیست. گفتم این دردها طبیعی است و از دردهای بعدی گفتم. گفتم که اوایل انگشت های دست چپت روی سیم درد می گیرد. گفتم سفت بودن سیم ها اوایل انگشتانت را اذیت می کند و جای سیم ها روی انگشتانت می افتد. ولی بعد سیم ها زیر انگشتانت نرم می شود و عادت می کنی. جلسه دوم هم تمام شد. من انتظار چهارشنبه را می کشم.
+ نوشته شده در شنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 12:31 توسط صبا رهگذر
|