من مادر هستم
فیلم من مادر هستم را دیدم. سوال های زیادی در ذهنم مطرح شد که هنوز هم پاسخی برایشان پیدا نکرده ام. آوا باید قصاص می شد. چون مرتکب قتل عمد شده بود. پس چرا فیلم اینقدر او را دختر پاک و معصومی نشان می داد که ناخودآگاه مخاطب دلش برای او می سوخت؟ پدر آوا در دادگاه گفت دختر من به خاطر کار بدی که من در گذشته انجام داده ام امروز دارد قصاص می شود در حالی که بی گناه است. اما آوا به خاطر اشتباهی که خودش انجام داده بود باید قصاص می شد. او در مستی با دوست پدرش، سعید رابطه ی نامشروعی برقرار کرده بود و روز بعد هم سعید را کشته بود. پس چرا کارگردان سعی کرده آوا را اینقدر مظلوم و بی گناه نشان دهد؟ دیگر اینکه ناراحتم از این فیلم و خیلی از فیلم های دیگر که از چادر اینقدر بد استفاده می کنند. نمی دانم چرا زمانه اینقدر تغییر کرده؟ سال 75 در سریال در پناه تو لعیا زنگنه نقش یک زن چادری روشنفکر را بازی می کند. حالا در فیلم ها زن های چادری معمولا انسان هایی بدبخت و بیچاره نشان داده می شوند. فیلم من مادر هستم پر بود از نمادهای ضد مذهب. در جایی از فیلم نادر پدر آوا در دادگاه به رابطه ی نامشروعی که 25 سال پیش با سیمین همسر سعید داشته اعتراف کرد. در این صحنه نادر ریش داشت. در حالی که در بقیه ی فیلم ریش ندارد. در پایان فیلم سیمین صندلی را از زیر پای آوا کشید. در حالی که چادر به سر داشت و رویش را هم گرفته بود. بعد از دیدن فیلم حس بدی داشتم. فیلم در لایه ی اولش مفهومی اخلاقی را به نمایش گذاشته است. ولی پر از نمادهای ریز و درشتی است که مذهب را زیر سوال می برد.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۱ ساعت 11:47 توسط صبا رهگذر
|